در آستانه سی سالگی

روزمره هایم

در آستانه سی سالگی

روزمره هایم

یک

تغییر مکان دادن به یه خونه ی جدید هم میتونه خوب باشه و هم بد ! خوبه چون تمام کسایی که دلت نمیخواست روزمره هاتو بخونن دیگه نمیتونن پیدات کنن و بده چون دلت هنوز تو خونه ی قبلیته ! خونه ای که چندین ساله توش خاطره داری .... ولی مجبوری ترکش کنی و از نو شروع کنی

خیلی وقته ننوشتم حس نوشتن درونم خوابیده بود . خیلی حرفا دارم بزنم .... در استانه سی سالگی هستم با کلی دغدغه .... کلی حرف .... مینویسم تا خودم سبک شم .... تا شاید برا کسی تجربه شد .... تا یادم بمونه این روزامو


آدرسمو به هر کس لازم بدونم میدم خواهش میکنم اگه خواستین به کسی معرفی کنین قبلش از خودم بپرسین .... نمیخوام اینجا هم رمزی بنویسم ....